سردار شهید محمدرحیم بردبار در سال 1340 در شهرستان نکا دیده به جهان گشود و پس از گذراندن دوران مدرسه در شهرستان نکا و ساری و دوره قرآن، از فروردین سال 1358 به مدت سه ماه به عنوان نیروی ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نکا فعالیت کرد و از تیر 1358 به مدت یک سال و 6 ماه و 10 روز در بسیج ویژه سپاه ساری مربی آموزش نیروهای بسیج شد با شروع خرابکاری ضد انقلاب در کردستان در یازدهم دی ماه 1359 به جبهههای غرب اعزام شد و حدود 14 ماه در کوههای برفگیر مریوان به عنوان مسؤول گروه فعالیت میکرد و پس از مدت کوتاهی به گروه ضربت مریوان پیوست.
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و دفاع مقدس،بهانه و بستری برای بروز همه استعدادهای این شهید بزرگوار بود که ناگهان تبدیل به یک چهره ملی شد و با حضور مستمر در جبهه ها و عملیاتها، به ایفای نقش های کلیدی در جریان دفاع مقدس پرداخت و در طرفةالعینی به فرماندهی گروهان و گردان و نهایتاً فرماندهی واحد تخریب لشکر ۲۵ کربلا رسیده و بهت و حیرت همگان را در ارائه استعدادهای استثنایی اش که انصافاً یک نخبه تمام عیار بود،به کرات متوجه خویش نمود.
پس از پایان مأموریت و بازگشت از مناطق جنگی در سیزدهم آذر ۱۳۶۰ بار دیگر در پادگان گهرباران ساری آموزش تخریب بسیجیان را از سر گرفت و در این دوران به مطالعات تخصصی تخریب روی آورد و با تهیه آزمایشی در منزل، تجربیات خود را گسترش داد.
در ۲۵تیر ۱۳۶۱ با اعزام به مناطق جنوب، واحد تخریب تیپ در عملیات رمضان شرکت کرد و پس از انجام عملیات رمضان، نیروهای واحد تخریب را برای شرکت در عملیات محرم سازماندهی کرد.
بردبار، در عملیات والفجر ۴ در منطقه پنجوین شرکت کرد و از ناحیه کمر و پا مجروح شد و پس از سلامتی نسبی بار دیگر به جبهههای نبرد بازگشت.
او پس از سالها حضور داوطلبانه در جبهههای نبرد، در نوزدهم دی ماه ۱۳۶۲ به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در آمد.
محمدرحیم بردبار، فرمانده تخریب لشکر 25 کربلا، بعد از 6 سال حضور مستمر و فعال در جبهههای نبرد در روز جمعه 13 تیر 1365 در حالیکه جبهه، عشق او و سنگر،خانه اول او شده بود، در نهایت اخلاص و ایثار، سبکبال در منطقه عملیاتی کربلای یک و در جریان یک بمباران گسترده هوایی، به ندای حق لبیک گفت و با نوشیدن شربت شهادت،به وجه الله نظر نمود و آسمانی شد.
** وصیت نامه **
با سلام و درود بر منجی عالم بشریت، آقا امام زمان (عج) و نایب برحقش امام خمینی.
اینجانب محمدرحیم بردبار به ادای تکلیف، لازم دانستم چند مطلبی عنوان نمایم:
خداوندا! در راه تو تحمل مشکلات و مصائب لذت بخش است، اگر کمک مان و یاریمان کنی. بارالها! من با دیده ی باز به راهی قدم گذاردم که نهایت آن را رسیدن به تو و به وجه تو دانستم. دشمنان گمان نکنند که یک رزمنده مسلمان در راهی که انتخاب کرده است، با شک و تردید می نگرد. ما به راهی که انتخاب کرده ایم در پشت سر امام امت و آقا امام زمان (عج) و با استواری و اتکال بر خدای تعالی ایستاده ایم. چه در این دنیای فانی و گذرا و چه در آن سرای جاوید؛ انشاءا... که هر کس در روز قیامت با امام خویش و پشت سر او حسابرسی می گردد، و من با یقین به این مطلب در این راه گام گزاردم.
خداوندا! قلبمان را به ذکر خویش اطمینان بخش و در این راه خالصمان گردان.
برادران و خواهران! انقلاب خونبار اسلامی به ما آنچه را که نداشتیم عطا کرد. عزّت و شوکت اسلامی و انسانی به ما داد و دشمنان اسلام را خوار و زبون ساخت. این محقّق نمی گردد، مگر لطف و رحمت خداوند شامل حالمان گشته و نتیجه خون های پاکی است که فرزندان عزیزتان به پای این درخت تنومند ریخته اند. انقلاب اسلامی با حماسه ها و مجاهدت ها و تحمل مشکلات و مصائب به اینجا رسیده است و آنچه که بر مسئولیت مان در قبال این انقلاب می افزاید نیز همین است. شکی نیست که وفاداری به شهدای عزیز را با پیمودن راهشان و هدفشان باید ثابت کرد و باید بدانیم که هر چه دشمنان اسلام و انقلاب بر ما فشار بیشتر بیاورند، باید به حقانیت راهمان مطمئن تر و بر صراطمان صابر و مقاوم باشیم.
برادران و خواهران! باید بدانیم که آنچه از انقلاب اسلامی به ما رسیده است مرهون الطاف و رحمت بیکران الهی است و وجود رهبر کبیر انقلاب اسلامی که به راستی قلب تپنده ای است برای این امت و انقلاب. بارالها! ما به راهی می رویم که امام خمینی روحی له الفدا می روند که یقین داریم راه امامان (ع) و پیامبر اکرم (ص) است. پس چه ابائی از شهادت که به راستی ارثی است از اولیا خدا و ما آن را با آغوش باز پذیراییم.
** آثار باقی مانده از شهید **
در یکی دیگر از نامه هایش به همسرش چنین نوشته : قصد قلم فرسایی ندارم بلکه می خواهم از زندگی انسانی و اسلامی جمعی بگویم که به آن معتقدم. هر فردی لایق نیست پا در این وادی نهد بلکه با سعی و تحمل شکنجه ها و سختیها می توان به آن دست یافت. آیا می شود بدون تنگدستی و تحمل سختیها و صبر بر بلا به نعمت عظما دست یافت ؟ آیا می شود بودن تحمل سختیها و گذشت از تعلقات این دنیای فانی به دیدار یار و لقاء خدا رسید ؟ ما پیرو امامی هستیم که در محراب عبادت، شمشیر بر فرق مبارکش فرو آمد طنین فزت بربّ الکعبه از او برخاست. همسر مهربانم ! قلب بی آلایش و بی پیرایه شما را از همان روزهای نخست دیدم و ستودم. آنچه لازم است همه به آن مقید باشیم یاد خداست که به یاد او تحمل سختیها به کام جان شیرین می شود.
یادآورمی شود: یادواره شهدای تخریب شمال کشور بامحوریت سردارشهید بردبارباسخنرانی سردارمرتضی قربانی ومداحی حاج مهدی مبینی پور 15 تیرماه 96 از ساعاعت 17 الی 19 در پیرتکیه نارنجباغ نکا برگزار می شود./منبع: سایت فرمانداری
نظر خود را اضافه کنید.